تاثیر رشد اخلاقی در سازمانها و رضایت مشتری جهت عملکرد بهتر در سازمان

تاریخ درج مقاله : امروز , 02 مهر 1392

نویسندگان :

دکتر شهباز برآهویی ، استاد دانشگاه

parsa89.b@gmail.com

اکبر بحرینی ، دانشجوی کارشناسی ارشد ، مدیریت بازرگانی ، دانشگاه آزاد قشم

Akbar.bhr@gmail.com

TMBAچکیده

 سازمانها را همچون آدمیان میتوان در مسیر تعالی اخلاقی در جایگاههای مختلف قرار داد و آنها را در سطوح متفاوت ارزیابی نمود و میزان رشد اخلاقی شان را سنجید.  به طور کلی اخلاقیات در سازمان ها به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل می دهد. مدیر باید از نظر اخلاقی جوی سالم برای کارکنان در سازمان به وجود آورد، تا آنان بتوانند با تمام توان وبهره وری هرچه بیشتر کار کنند وباعث رضایت مشتری و درنتیجه عملکرد بهتر در سازمان باشند. سازمانها اگر بخواهند در مسیر عملکرد بالا گام بردارند باید سطح اخلاقی خود را مستمراً ارتقا دهند و از سازمانی صرفاً نتیجه گرا به سوی سازمانی فضیلت گرا که همان رشد اخلاقی سازمان است، حرکت نمایند.

واژگان کلیدی: زشد اخلاقی؛عملکرد ؛ بهره وری؛رضایت مشتری؛ سازمان فضیلت گرا .

مقدمه
اخلاقیات در سازمان به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود.
غالباً وقتی از اخلاق بحث میشود، بیشتر اخلاق فردی مدنظر است ومراد معیارهای عملی است که به قضاوت ها و داوریهای فرد شکل میدهد و رفتارهای او را جهت میبخشد. از این رو است که علم اخلاق را “دانش  معاشرت با خَلق و تدبیر انسان با نفس خود” دانسته اند. اخلاق فردی عبارت از” ارزشهای نهادینه شده ای درذهن فرد است که قدرت تمیز خوب و بد را به وی ارزانی می دارد و الگوی رفتاری ارتباطی او را با دیگران عینیت میبخشد.”
به طور کلی انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل می دهد. ممکن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و پست سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردی سر بزند که این ویژگی های انسانی بر روی میزان کارایی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد.
اگر چه اخلاق فردی افراد و آحاد سازمان بر اخلاق سازمانی مؤثر است اما میتوان” اخلاق سازمانی رامجموعه معیارهای مقبول و منظوری دانست که در آرمانها، اهداف، سیاستها، راهبردها و مقررات سازمان منعکس گردیده و مبنای فعالیتها و عملکردهای سازمان در ارتباط با کلیه ذینفعان و مخاطبان آن است “.
بهبود مستمر عملکرد سازمانها، باعث ایجاد هم افزایی شده، که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت های تعالی سازمانی و رضایت مندی مشتریان شود. دولتها و سازمانها و موسسات تلاش مضاعفی را در این مورد اعمال می کنند.
مؤسسان و رهبران سازمان نقش عمدهای در شکلگیری اخلاق سازمانی دارند و با الگو سازی و نهادینه ساختن ارزشها، سازمان را در مرتبه ای از اخلاقی بودن قرار می دهند.
اخلاق اکنون به صورت منشور اخلاقی سازمان و قوانین رفتار حرفه ای مشاغل در  سازمانی اجرا میگردد. در یک دهه ی اخیر توجه روز افزون به این موضوع شده که بایدعلت آن را در وقایع دهه های اخیر مانند جهانی شدن، توسعه عدم تمرکز، مدیریت گرایی، افزایش روابط کاری تجاری سازمان های دولتی با بخش خصوصی، رشد مطالعات اجتماعی و درخواست فزاینده برای پاسخگویی و مسؤولیت اجتماعی از سوی مراجع قانون و سیاسی دید.

 

دانلود مقاله با لینک مستقیم

در صورت عدم امکان دانلود کلیک راست کرده و Save Target As  را انتخاب کنید.