به كارگيري مديريت دانش در حل چالش هاي صنعت انرژي

تاریخ درج مقاله : امروز , 11 اردیبهشت 1393

نویسندگان:

زینب اسمعیلی

دانش آموخته کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی قزوین

سعیده رعیت دوست

دانش آموخته مهندسي نفت پژوهشگاه صنعت نفت

TMBA چكيده :
با توجه به اهمیت نفت و گاز در سبد انرژی و همچنین تئوری مربوط به نزدیک شدن  به پیک نفتی جهان ، استفاده بهینه از منابع هیدروکربوری بسیار پر اهمیت می باشد. جهت بهروری بهینه از منابع به کارگیری مدیریتی صحیح و استفاده از نیروی متخصص و با تجربه کاملا احساس می شود صنعت نفت صنعتی است که در بسیاری از تخصص های آن تجربه حرف اول را می زند و بر خلاف بسیاری از رشته های مهندسی اصول و قوانین حاکم بر آن به سختی قابل دسته بندی و کد نویسی می باشد بنابراین به عنوان یک پارامتر تاثیر گذار مدیریت دانش و استفاده ارزش افزوده از این سرمایه از اهمیت ویژه ای برخوردار است
در حال حاضر در صنعت نفت تغييرات سريعي در بسياري از جوانب از جمله پيشرفت تكنولو‍ژي ، ارائه روشهاي نوين (مانند حفاري درياي)،تجهيزات مدرن ، بهربرداري از منابع هيدروكربوري با شرايط حفاري و با توليد نامناسب و همچنين ادغام شركتهاي نفتي با يكديگر صورت مي‌پذيرد. با توجه به اين شرايط استفاده از علم مديريت جهت انتقال دانش در تمام سطوح، به كارگيري تجارب عملي افراد متخصص و با تجربه و ردو بدل كردن اطلاعات فني و غير فني كارمندان كاملا احساس مي‌گردد. در اين مقاله سعي شده است ضمن ارائه تعاريف جامع از علم مديريت دانش ،اجزا تشكيل دهنده و مزاياي استفاده از آن به ذكر ضرورت استفاده از اين علم در صنعت نفت ايران و چگونگي حل چالشهاي موجود در اين صنعت نيز پرداخته شود. همچنين  به نمونه هايي عملي از استفاده از انواع تكنيكهاي مديريت دانش و مزاياي استفاده از آنها در ديگر شركتهاي نفتي مانند BP ، Halliburton ،shell و غيره اشاره شده است.

واژگان کلیدی: مدیریت دانش، انرژی، مزیت رقابتی.

مقدمه:
امروزه محيط كسب و کار نسبت به گذشته رقابتي تر و غير مطمئن شده  است. به منظور موفقيت سازمانها بايد به سرعت دانش، فرآورده ها و خدمات جديد را ايجاد کنند يک مطالعه ادبيات تحقيقاتي انتشار يافته طي دهه گذشته پيشنهاد مي كند که بعضي شرکتها، از استقرار روندهاي مديريت دانش كسب منفعت کرده اند. پارلبي (1998)، احمد، ليم و زيري (1999) و ليم، احمد وزيري(1999)  همگي منافعي را اثبات كرده اند كه  شامل (1) به حداقل رسيدن زيانهاي بالقوه سرمايه فکري حاصل از ترک کارکنان، (2) بهبود عملكرد شغلي بوسيله قادر ساختن تمام کارکنان به بازيابي آسان دانش و معلومات در هنگام نیاز، (3) افزایش رضايت کارکنان با بدست آوردن اطلاعات از سايرين و بهره گيري از سيستمهاي پاداش، (4) ارائه محصولات و خدمات بهتر، (5) گرفتن تصميات بهتر اين عوامل منتهي به حفظ و بهبود رقابت پذيري در جايگاه بازار  مي شوند. به علاوه مطالعه کتب نشان مي دهد که اجراي مدیریت دانش، سازمان را قادر مي سازد و برابر شدن و تکرار دانش را حذف کند يعني از “عمليات سيلويي” جلوگيري مي کند.
مديريت دانش در چندين رشته مورد مطالعه قرار گرفته است. بسياري این موضوع را از چشم انداز تکنولوژي اطلاعات توصيف مي کنند؛ چشم اندازي که احتمالاً توسط بعضي محققان و متخصصان بيش از حد مورد تأکيد قرار گرفته است، آشکارا نقش حياتي در رويکردهاي جديد مديريت دانش ايفا مي کند.
اما همانطور که نوناکا (1988،1985)  اسويبي و لويد (1987) و داونپورت و پروساک (2000) بحث کرده اند، تکنولوژي توسط افراد طراحي و عملياتي مي شود و كمك آن به مديريت دانش بستگي به مناسب  بودن يک بافت اجتماعي سازماني دارد همانطور که پوسينلي (1998) بيان مي دارد: دانش اساساً يک محصول افراد است و نه محصول تکنولوژي، به اشتراک گذاشتن عضو بسيار ارزشمندي براي موفقيت مدیریت دانش است چون بر جنبه انساني دانش تمرکز مي کند.  اين تمرکز انساني توسط بوشل و رارب (2000) نيز تائيد مي شود.
طى نيم قرن گذشته موضوع فرا رسيدن نقطه اوج نفت ، يعنى نقط هاي كه ديگر افزايش توليد نفت ممكن نبوده و سطح توليد ثابت مانده و يا به تدريج كاهش مييابد، مسأله مورد مناظره و مباحثه صاح بنظران صنعت نفت بوده است. با توجه به اينكه هنوز بخش عمد هاى از تقاضاى جهانى انرژى بر نفت استوار است و و نيز با عنايت به پيش بينى افزايش شديد  تقاضاى انرژى طى بيست سال آينده، تعيين و تشخيص مدت زمان استمرار توليد نفت بسيار ضرورى است.

 

دانلود مقاله با لینک مستقیم

در صورت عدم امکان دانلود کلیک راست کرده و Save Target As  را انتخاب کنید.