نوآوری ايرانی
سيدکامران باقری*
بخش یازدهم
بيماران مبتلا به ديابت و افراد در معرض خطر اين بيماری حدود 10درصد از جمعيت کشور را تشکيل میدهند و استان اصفهان با 320 هزار بيمار ديابتی در رتبه نخست کشور قرار دارد. تعداد بسيار زياد بيماران ديابتی تا اندازهای ريشه در تمايل بالا به مصرف محصولات قندی در کشور دارند. تغذیه مناسب و محدود کردن مصرف قندهای ساده یکی از شروط اساسی کنترل موفق اين بیماری است.
اين خبر برای شرکتهايي چون شرکت گز سکه که از دهه 1340 با مرکزيت اصفهان به کار توليد و فروش انواع گز و شيرينی در کشور مشغول هستند يک تهديد بنيادين بهشمار میرود. به بيان ديگر، بیشک تلاش فزاينده مردم برای کم کردن مصرف قندهای ساده به معنای خريد و مصرف کمتر انواع گز و شيرينی سنتی است که موجوديت اين کسبوکارهای ديرپا را تهديد میکرد.
به همين دليل در سال 1385 شرکت گز سکه جايگزينی تدريجی قندهای گياهی را به جای مواد شیرین کننده مصنوعی در دستور کار خود قرار داد. يکی از بهترين نمونههای اين قندها از گياه استويا به دست میآيد که قند حاصل از آن ۲۵۰ تا ۳۰۰ برابر شيرينتر از قند دیگر گیاهان از جمله نیشکر و چغندر قند است. اما مشکل اين بود که دانش کشت و استخراج قند از اين گياه بومی آمریکای جنوبی در ايران وجود نداشت. بنابراين این شرکت دو راه پيش رو داشت: 1- واردات قند استخراج شده از اين گياه از خارج از کشور و 2- سرمايهگذاری پژوهشی و توسعهای برای دستيابی به دانش و فناوری تکثير گياه استويا و استخراج قند
آن.
در نگاه اول هزينه، ريسک و زمانبری گزينه نخست بسيار کمتر مینمود. اما شرکت گز سکه راه دوم را در پيش گرفت. اين شرکت در همان سال 1385 قراردادی پژوهشی با پژوهشکده زيستفناوری اصفهان برای دستيابی به دانشفنی تکثیر انبوه گیاه استویا از راه کشت بافت منعقد کرد. اين پژوهش طی 6 ماه به نتيجه مطلوب رسيد و دانش مربوطه با موفقيت از آن پژوهشکده به اين شرکت انتقال يافت.
شرکت گز سکه به موازات، هستهای پژوهشی در شهرک علمی-تحقيقاتی اصفهان تشکيل داد و کار توسعه فرآيند استخراج قند از اين گياه در مقياس نيمه صنعتی را به آن سپرد. اين سرمايهگذاری در مدت چهارسال جواب داد و شرکت گز سکه به تدريج در محصولات نوآورانه خود این قند گیاهی را جايگزين قندهای مصنوعی کرد.
در سالهای اخير که شرکتهای رقيب در حفظ سهم بازار سنتی خود با مشکلات فراواني روبهرو بودهاند، رشد فروش سالانه شرکت گزسکه به واسطه عرضه محصولات سالم و نوآورانه بين 40 تا 50 درصد بوده است. امروزه اين شرکت با صادرات محصولات خود به بیش از 30 کشور به بزرگترین صادرکننده گز بدل شده است. علاوه بر آن، اين شرکت به پشتوانه فناوری بومی خود، توليد و فروش قند استويا را بهعنوان يک محصول پرمصرف جانبی نيز با جديت دنبال میکند. از سوی ديگر، در نتيجه اين انتخاب شرکت گزسکه، کل فناوری کشت بافت ، مقاومسازی، کشت گلخانهای، داشت، برداشت و استخراج انواع شیرینکننده از گیاه استويا بهخوبی در کشور بومی و مستند شده بهگونهای که میتواند سرچشمه شکلگيری و رشد کسبوکارهای جدید در کشورشود.
اما چرا اين شرکت گزينه پژوهش و توسعه با هدف دستيابی به فناوری بومی را برگزيد در حالی که معمولا شرکتهای توليدی ايرانی گزينه واردات يا خريد مواد و محصولات آماده را انتخابی طبيعی به شمار میآورند و قيد سرمايهگذاری پژوهشی و تمام دشواریهای آن را میزنند. مهمترين دليل شرکت گز سکه برای اين انتخاب و اجتناب از خريد استويای وارداتی، تاثير مهم کاربرد اين ماده در تصميم خريد مشتريان و کاربرد چندگانه و فراگير اين ماده در گستره وسيعی از محصولات اين شرکت بود. به بيان ديگر، شرکت گز سکه میخواست از اين ماده در انواع محصولات غذايي شيرين خود با هدف مواجهه با مهمترين چالش پيش روی خود (افزايش تعداد بيماران ديابتی و کاهش مصرف محصولات ساخته شده با قندهای مصنوعی) استفاده کند. بنابراين، دانش تهيه و کاربرد اين ماده برای اين شرکت بسيار کليدی بود و وابستگی در اين فناوری کليدی در ميان و بلندمدت برايش بسيار خطرناک بود.
برای نمونه، استفاده از استویای وارداتی (عمدتا چينی) اين شرکت را در برابر تغييرات احتمالی در کيفيت اين ماده وارداتی آسيبپذير میکرد. با توجه به سختگيریهای کيفی صنايع غذايي، استفاده از قند استويای آماده وارداتی (که فرآيند آمادهسازی و موارد تشکيلدهنده آن تا اندازه زيادی ناشناخته است) میتوانست بسيار خطرناک باشد. همچنين عواملی چون تحولات نرخ ارز و محدوديتهای تجارت بينالملل میتوانست روند تامين اين ماده اوليه و در پی آن فرآيند توليد شرکت را با خطرات بالقوه جدی روبهرو کند.
اين تجربه به خوبی نشان میدهد که شرکتها گريزی از تسلط بر دانش و فناوریهای کليدی خود ندارند. منظور از «دانش و فناریهای کليدی» برای هر بنگاه آنهايي است که نهتنها داشتن آنها برای فعاليت در آن کسبوکار لازم هستند، بلکه میتوانند برای آن بنگاه در بازار و در برابر رقبا مزيت رقابتی ايجاد کنند.
اين مهم البته بدون سرمايهگذاری در پژوهش و توسعه و پذيرش ريسک مربوطه امکانپذير نيست. بنابراين، اگرچه گزينه واردات چشمبسته محصولات توليد شده بر پايه دانش و فناوری خارجی در نگاه نخست ارزانتر، زود بازده و کمخطر مینمايد، اما در ميان و بلند مدت فلسفه وجودی بنگاههای اقتصادی را زير سوال برده و سودآوری و ادامه حيات آنها را با تهديد جدی مواجه میکند.
*مشاور مديريت نوآوری و مالکيت فکری (kambagheri@yahoo.com)