بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

نویسندگان :

مهرداد کاکاعلی صومعه سرایی

دکتر محسن محمد  نوربخش لنگرودی

دکتر شاعر بیابانی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات رشت
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

TMBA چکیده :
این تحقیق به بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است .به این منظور تعداد ۶۱ شرکت در طی دوره زمانی ۱۳۸۵-۱۳۹۰ انتخاب گردید.در این تحقیق اثر متغیرهای مختلف مدیریت سرمایه در گردش شامل متوسط دوره وصول مطالبات،دوره گردش موجودی کالا،متوسط دوره پرداخت بدهی و چرخه تبدیل وجه نقد را بر ارزش شرکت و سود ناخالص عملیاتی شرکتها مورد مطالعه قرار داده ایم. اندازه شرکت ، رشد فروش، اهرم مالی، دارایی های ثابت به کل دارایی ها، تغییر پذیری درآمد خالص عملیاتی و رشد تولید ناخالص ملی که به عنوان متغیرهای کنترلی مورد استفاده قرار گرفته است، برای تجزیه وتحلیل از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.
نتایج تحقیق حاضر که در قالب هشت فرض تاثیر مدیریت سرمایه در گردش را بر عملکرد مالی شرکت ها مورد بررسی قرار داده است حاکی از این است که با توجه به معناداری فوق العاده ضعیف بین چرخه تبدیل وجه نقد و اجزاء آن شامل دوره وصول مطالبات، دوره گردش موجودی ها و دوره واریز حساب های پرداختنی با سودآوری شرکت ها رابطه معکوس معنا داری وجود دارد و مدیران شرکت ها می توانند با کاهش دوره وصول مطالبات و دوره گردش موجودی ها، در حد مطلوب سودآوری شرکتشان را افزایش دهند.

واژگان کلیدی: سرمایه در گردش،مدیریت سرمایه در گردش،سودآوری، متوسط دوره وصول

مقدمه :
در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزآینده محیطی و منابع خارجی محدود، دارایی ها و بدهی های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و مدیریت بهینه سرمایه در گردش بنگاه ها می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای آنها محسوب شود . شالوده مباحث مدیریت مالی را سرمایه تشکیل می دهد و می توان ادعا کرد که همه فعالیتهای تجاری نیازمند سرمایه اند، سرمایه عبارت است از تمام منابع مالی که مورد مصرف شرکت قرار می گیرد و در این راستا مدیریت مالی چارچوب روابط بین سرمایه و شرکت را مشخص می کند (پی نوو، ریموند، ۱۳۸۶).
شرکتها می توانند سطح بهینه ای از سرمایه در گردش را دارا باشند که ارزش آنها را بیشینه نماید . موجودی فراوان وسیاست اعتباری سخاوتمندانه،می تواند منجر به افزایش فروش گردد .موجودی زیاد ریسک کمبود موجودی را کاهش می دهد و اعتبار تجاری به دلیل اینکه امکان ارزیابی کیفیت محصول را قبل از پرداخت برای مشتریان فراهم می سازد،می تواند باعث افزایش فروش گردد ( ۲۰۰۳،Deloof).
یک معیار رایج برای سنجش مدیریت سرمایه در گردش چرخه تبدیل نقد، فاصله زمانی بین انجام هزینه برای خرید مواد اولیه و وصول مبالغ کالاهای فروش رفته است.هر چه این فاصله زمانی طولانی تر باشد،سرمایه گذاری بیشتری در سرمایه د گردش انجام شده است. جزء دیگر سرمایه در گردش حسابهای پرداختنی است به تعویق انداختن پرداخت ها به عرضه کنندگان این امکان را برای واحد تجاری فراهم می سازد تا کیفیت محصولات خریداری شده را مورد ارزیابی قرار دهد ومی تواند یک منبع انعطاف پذیر و ارزان تامین مالی برای شرکتها باشد .از طرف دیگر اگر عرضه کننده به منظور پرداخت پیش از موعد،تخفیف پیشنهاد نمایدتاخیر  در پرداخت صورتحساب می تواند بسیار هزینه بر باشد.
با وجود اهمیت زیاد سرمایه در گردش برای سازمان ها ، ادبیات سازمانی به طور سنتی بر روی مطالعه تصمیمات مالی بلند مدت متمرکز است و پژوهشگران نیز بیشتر به مطالعه در زمینه تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری، ساختار سرمایه، تقسیم سود، ارزشیابی سازمان و موارد مشابه پرداخته اند.
همچنین  شرکت ها باید با استفاده از ابزارهای کنترل ریسک، مدت زمان وصول مطالبات، مدت زمان نگه داری موجودی کالا، مدت زمان پرداخت حسابهای پرداختنی، چرخه نقدینگی را کنترل و از این طریق اثرات مثبت برروی شاخص های عملکرد مالی را برای شرکت به ارمغان آورند (فتحی و توکلی،۱۳۸۸).