اگر میخواهید بدانید که مدیر هستید یا یک رهبر، این تست را انجام دهید

اگر میخواهید بدانید که مدیر هستید یا یک رهبر، این تست را انجام دهید

دنیا پر از مدیران و رهبران متفاوت است. هر دو آن ها برای یک کسب و کار، مفید هستند اما افراد کمی هستند که تفاوت مدیر و رهبر را بدانند و از این موضوع آگاه باشند که خصوصیات اخلاقی آن ها به کدام یک شبیه است.

تفاوت مدیر و رهبر

تفاوت مدیر و رهبر به طور کلی این است که رهبران کاری می کنند که مردم از آن ها پیروی کنند و مدیران آن هایی هستند که مردم باید برایشان کار کنند. یک کسب و کار موفق نیاز دارد که هم یک رهبر و هم یک مدیر کارآمد داشته باشد تا آن کار به خوبی پیش برود. رهبری یعنی کاری کنید که افراد هدف کسب و کارتان را متوجه شوند و آن را باور کنند و با شما کار کنند تا به اهداف دسترسی پیدا کنیم اما مدیریت یعنی کارهای روزانه را بررسی کردن و اطمینان از چیزهایی است که روز به روز اتفاق می افتد تا به هدف مشترک برسند. با ما همراه باشید.

حالا که به طور کلی تفاوت مدیر و رهبر را متوجه شدید، ۱۰ سوالی که در ادامه مطرح می شوند را پاسخ دهید تا بدانید که آیا شما بیشتر شبیه به یک رهبر خوب و یا یک مدیر خوب هستید. توجه کنید که با خودتان روراست باشید و به سوالات مطرح شده به درستی پاسخ دهید. هیچ جواب مطلقی وجود ندارد و نمی توان گفت که کدام خوب و یا کدام بد هستند. بلکه هر دو خصوصیات برای جامعه مفید می باشند.

 

  • در صبحی که یک قرار بسیار مهمی در پیش روست، دو نفر که نقش کلیدی دارند با شما تماس می گیرند و می گویند که مریض هستند. شما؟

۱- با آن ها تماس می گیرید و تشویقشان می کنید که بیایند.

۲- آستین های خود را بالا می زنید و با تیم شروع به کار کردن می کنید تا آماده شوند.

۳- افراد را برای یک جلسه ۱۵ دقیقه ای صدا می زنید تا مجددا مسئولیت ها را توزیع کنید.

۴- با مورد اعتمادترین کارمندان تماس می گیرید و می خواهید که به جای آن به جلسه بیاید.

 

  • در وسط زمانی بحرانی در یک پروژه بسیار مهم، لوله ای در اتاق می ترکد، آب به کل طبقه نفوذ می کند و وضعیت کامپیوترها به خطر می افتد. شما:

۱- در گوگل دستورالعمل ها را سرچ می کنید، خودتان مشغول درست کردن لوله می شوید؛ پس تیم‌تان حداقل اختلال را تجربه می کند.

۲- با یک لوله کش اضطراری تماس می گیرید و بالای سرش قرار می گیرید تا کار سریع انجام شود.

۳- تیم را جمع می کنید و ایده های آن ها را در مورد چگونگی حفظ روند کار می پرسید.

۴٫ به اعضای تیم خود می گویید تا لپ تاپ های خود را بگیرند و با کتاب راهنمای خود یک اتاق بزرگ را در یک رستوران برای چند ساعتی اجاره کنند.

  • وظیفه شماست تا در یک جلسه ماهانه در مقابل همه کارمندان سخنرانی کنید و هدف بقیه سال را تنظیم کنید. سخن شما روی این قضیه تأکید دارد:

۱- اینکه چقدر تیمتان خوب است و چقدر از کار با آن ها لذت می برید.

۲- ارزش تیم برای کارهای آینده شرکت به منظور افزایش بهره وری.

۳- اهمیت همه کارکنان که فروش را به روند شخصی خود پیش ببرند و به طور خلاقانه کار کنند تا شرکت پیشرفت کند.

۴- تحولات جدید در زمینه کاری شما چقدر هیجان انگیز است اینکه چگونه شرکت شما می تواند راهی برای آینده بسازد.

 

  • کارمندان به دفتر شما وارد می شوند و شما را می بینند که جذب خواندن این موضوع هستید:

۱- سیاست ها و دستورالعمل های شرکت، تا بتوانید آن ها را به روز کنید.

۲- آخرین مجله صنعت یا یک کتاب از یک کارشناس حرفه ای که در آخرین کنفرانس مورد علاقه شما واقع شد.

۳- یک بیوگرافی شخصی که برای زندگی شما الهام بخش است.

۴- روزنامه ای در مورد روند جهانی و تغییرات سریع.

 

  • تیم شما به یک مشکل جدی خورده است و شما همه را به یک جلسه فرامی خوانید. در انتهای جلسه، کارکنان به اینگونه هستند:

۱- به آرامی به جای خود بر می گردند، کمی استرس دارند اما از قبل آرام ترند.

۲- سریع شروع به کار با کامپیوترهای خود می کنند و اقدامات توصیه شده را با قاطعیت آغاز می کنند.

۳- پیشنهادات و ایده های خود را مطرح می کنند که می تواند در راستای صحبت های شما باشد.

۴-  با هیجانی واقعی به میزهایشان بر می گردند و آماده هستند که در صورت نیاز همه چیز را از اول شروع کنند.

  • اخیرا یک جلسه ای داشتید که در آن متوجه شدید تیمتان در تمام قسمت ها برتر بوده است. شما؟

۱- همه تیم تان را به ناهار دعوت می کنید.

۲- یک سخنرانی ترتیب می دهید و تک تک کارمندان را به صورت جداگانه تحسین می کنید.

۳- آن ها را به یک جلسه شام دعوت می کنید تا در آن برای هدف های جدید پایه گذاری کنید.

۴- یک برنامه همراه با فعالیت های ماجراجویی در خارج از شرکت ترتیب می دهید، تا یک هدف جسورانه برای باقیمانده سال در نظر بگیرید.

 

  • بالاخره تعطیلات آخر هفته بعد از یک هفته کار سخت اما مفید شروع شده است. شما؟

۱- تصمیم می گیرید که کل آخر هفته را به عنوان یک پاداش بخوابید.

۲- یک ایمیل با عنوان «همگی خسته نباشید، کار عالی بود» برای همه قبل از این که شرکت را ترک کنید می فرستید.

۳- جمعه را با ایده پردازی برای اینکه چگونه دفعه بعد رکورد این هفته را بزنید، می گذرانید.

۴- صبح جمعه با این رویا بیدار می شوید که یک پروژه هیجان انگیز آماده کنید تا صبح شنبه به همه آن را معرفی کنید.

  • شما به یک کنفرانس سالانه رفته اید و در حال نگاه کردن به برنامه ها و سخنرانی ها هستید. شما تصمیم می گیرید که بیشتر وقتتان را اینگونه بگذرانید:

۱- شرکت در کارگاه ها و گروه های کوچکی که هدفشان در راستای خشنودی و کارآیی کارمندان است.

۲- شرکت در یک سخنرانی و چند گروه بحث آزادی  که در زمینه توانمندسازی و رشد کارکنان می باشند.

۳- یک کارگاه تمام روز برای ایجاد مسیرهای شخصی و حرفه ای.

۴- میز گردی با رهبران صنعت‌ها، یک سخنرانی از یک کارآفرین معروف و رویدادهای شبکه ای.

 

  • راه فراری ندارید … شما باید یکی از کارکنان مورد علاقه، اما ناکارآمدتان را اخراج کنید. هنگامی که او به دفتر شما می آید، بعد از اینکه خبر را به او می دهید، شما:

۱- با یک سخنرانی دلگرم کننده در مورد استعدادهای زیادی که او داشته است، صحبت هایتان را تمام می کنید.

۲- به او پیشنهاد می کنید که یک مرجع مثبتی برای کارفرمایان آینده اش باشید.

۳- نام و شماره یک همکار خود را با موقعیتی که او در آن بسیار خوب است به او می دهید.

۴- او را به ناهار دعوت می کنید و وقت خود را صرف بحث دربارۀ مسیر شغلی می کنید که او واقعا از آن لذت می برد.

 

  • کارمندی از شما می خواهد که برای یک ترفیعی با شما صحبت کند که می دانید او در حال حاضر برای این ترفیع آماده نیست. شما:

۱- با ملایمت اما قاطعانه به او می گویید که ممکن است برای این پوزیشن در سال آینده آماده باشد.

۲- برای او توانایی هایی که برای این ترفیع نیاز دارد را شرح می دهید و او را راهنمایی می کنید تا خود را ارزیابی کند.

۳- به او کمک می کنید تا یک برنامه ریزی درست را پیش ببرد تا مهارت هایی که نیاز دارد را ارتقا دهد.

۴- به او شغل هایی که امکان جابجایی در آن را دارد، اما تا به حال به آن فکر نکرده است، را پیشنهاد می دهید و او را تشویق می کنید که یک مسیر جدید در نظر بگیرد.

حالا جمع امتیازها

پاسخ های شماره ۱: ۱ امتیاز

پاسخ های شماره ۲: ۲ امتیاز

پاسخ های شماره ۳: ۳ امتیاز

پاسخ های شماره ۴: ۴ امتیاز

 

۱۰-۱۵ امتیاز

شما یک مدیر حمایت کننده هستید. شما خط مشی ها و رویه ها را خوب می شناسید و سعی می کنید همه با یکدیگر همکاری کنند. شما بیشتر از نیاز فکر نمی کنید، اما راهنمایی‌های پایدار و سازگار ارائه می دهید. یک شرکت شما را ارزشمند می داند، زیرا شما هرج و مرج را به حداقل می رسانید و تحمل چیزهایی که در همه زمان ها درست نیست را دارید. شما نوآوری را ترغیب نخواهید کرد و شاید شرکت را به شماره ۱ نرسانید، اما در حین نوآوری، کاری می کنید که روال شرکت به حالت خود باقی بماند.

توصیه: اگر بتوانید با تیم خود به نحوی همکاری بیشتری انجام دهید، افزایش بهره وری را خواهید دید و ممکن است متوجه شوید که برخی از ایده های جدید چقدر کارآمد هستند.

۱۶-۲۵ امتیاز

شما در برخورد با پیچیدگی های بازی با کارمندان خوب هستید. شما می توانید کاری کنید تا همه برای برنده شدن تمرکز کنند. یک استراتژی برای هر فصل دارید، شما همچنین معتقدید که فقط می توانید یک کار را در یک زمان انجام دهید. شما می دانید که چگونه می توان از تعداد زیادی شخصیت های متفاوت بهره برد و آنها را در یک جهت حرکت داد. یک شرکت به شما نیاز دارد، زیرا جهان تغییر می کند و نمی توان همه چیز را همانطور که همیشه بوده، اجرا کرد. شما توانایی پیدا کردن اختلال های جزئی را دارید و می دانید چطور می شود آن ها را در جهت درست بهبود داد.

توصیه: شما می توانید خروجی خود را با شرکت دادن تیم در هدف های واقعی کسب و کار بهبود بخشید.

۲۶-۳۵ امتیاز

شما در شناخت روند و ایجاد راه هایی برای بهره برداری از آنها بسیار عالی هستید. شما مشکلی در الهام بخشیدن به کارمندانتان چه در زمان های خوشی و چه سختی ندارید. مهارت های اجرایی شما عالی است که به رهبران آینده اجازه می دهد تا بر روی تلاش های شما تمرکز کنند. یک شرکت به شما نیاز دارد، زیرا موفقیت های نوآورانه نمی توانند تنها توسط رویا تحقق یابند. فردی عمل گرایانه نیاز است تا آنچه را واقعا وجود دارد درک کند و آن را بدون این که از مسیر خارج شود بسازد.

توصیه: شما می توانید یک قدم به جلو برای خودتان بردارید، تصویر خود را در بالای هرم ببینید و از مهندسی معکوس در رهبری بهره ببرید.

۳۶- ۴۰ امتیاز:

چشم انداز شما قدرتمند و متقاعد کننده است. شما توانایی متقاعد کردن گروه های بزرگی از مردم را برای انتخاب و پیگیری شما در مواقع مختلف دارید. هنگامی که شما اشتباه می کنید، آنها می توانند بزرگ باشند، و شما روی امنیت همه کارکنان در مواقع بحران تمرکز می کنید. شما شاید برای یک مدیریت روز به روز مناسب نباشید. پس از زمانتان بهترین بهره را ببرید: کاوش، ایجاد، الهام بخشیدن و ایجاد انگیزش. زمان زیادی را به فکر کردن بگذرانید پس می توانید در تصمیمات ناخواسته درست انتخاب کنید. یک شرکت به شما نیاز دارد، زیرا بازارها سریع حرکت می کنند و کسی باید کلیت کار را تنظیم کند.

توصیه: باید به این نتیجه برسید که هر فرصتی، انتخاب درستی نیست که این قضیه با فکر زیاد و مطالعه درست حل می شود.

منبع: الی گشت

 

مطالب مرتبط :

۲۱ نکته مدیریتی و رهبری سازمان برگرفته شده از تجربیات مدیر توسعه محصول شرکت IMGUR

آشنایی با مدل پنج E برای رهبری اثرگذار سازمانی (معرفی شده توسط پائول دوپویی)

رهبری سازمانی در دهه ۲۰۲۰ برای موفقیت کسب و کارها چگونه خواهد بود؟