شیوه ترجمه اسم مصدر
در این مقاله، پس از ارائه بحثی کوتاه درباره اسم مصدر در انگلیسی و فارسی، به بررسی نمونه هایی از ترجمه اسم مصدر دارای فاعل در دو ترجمه غیرادبی پرداخته ایم تا ببینم مترجمان حرفه ای چه الگویی در ترجمه اسم مصدر به کار گرفته اند. نمونه های مورد بررسی از دو کتـاب تاریخ فلسفه غرب و تاریخ فلسفه با ترجمه نجف دریابندری و بهاءالدین خرمشاهی انتخاب شده اند.
اسم مصدر در انگلیسی
همراه است و در جایگاه اسم می نشیند اسم ing در زبان انگلیسی به صورتی از فعل که با مصدرمی گویند. همچون همتای خود در فارسی، بر عمل تأکید دارد تا بر عامل. به دو جمله زیر دقت کنید:
- They bundle products together, which often results in higher consumer costs. B. Bundling products together often results in higher consumer costs.
در جمله دوم، در مقایسه با جمله اول، تأکید بر عمل است تا بر عامل. بنابراین یک کارکرد اصلی اسم مصدر، مخصوصاً وقتی که در جایگاه آغازین جمله قرار میگیرد، تأکید بر عمل است. موضوع اسم مصدر در ترجمه از آن جهت مهم است که تأکید در بسیاری از موارد یک عنصر معنایی به حساب می آید و لذا بی توجهی به تأکید در ترجمه ممکن است به تغییر معنایی بیانجامد.البته اسم مصدر، از منظری گفتمانی، کارکردهای دیگری هم دارد.
نویسنده ممکن است کاملاً آگاهانه و هدفمند، با استفاده از صورت مصدری اسم به عملی اشاره کند بدون آن که عامل عمل را ذکر کند. در این مقاله به طور کلی به بحث درباره کارکرد کلامی اسم مصدر نمی پردازیم و فقط از منظری نحوی شیوه های مختلف ترجمه آن را بحث می کنیم.
همانطور که گفته شد، اسم مصدر در جایگاه اسم مینشیند، پس میتواند جایگاه های فاعل،
مفعول، مکمل فاعل و بدل را اشغال کند. به مثال های زیر توجه کنید:
نقش فاعل:
a. Her watering the plants every day is not necessary.
نقش مفعول:
.b. Her mother appreciates her watering the plants every day
نقش مفعول حرف اضافه:
c. Her mother insists on her watering the plants every day.
نقش مکمل:
.d. What her mother insists on is her watering the plants every day
نقش بدل:
.e. Her mother insists on one thing- her watering the plants every day
حال به موضوع ترجمه عبارات اسم مصدری فاعل دار میپردازیم. ترجمه تحتاللفظی مثال های فوق از این قرار است :
آب دادن هر روزش به گیاهان ضرورتی ندارد.
مادرش آب دادن هر روزش به گیاهان را تحسین می کند.
مادرش بر آب دادن هر روز او به گیاهان تاکید می کند.
آنچه مادرش بر آن تاکید می ورزد، آب دادن هر روز او به گیاهان است.
مادرش بر یک چیز تاکید دارد-آب دادن هر روز او به گیاهان است.
ترجمه های تحت اللفظی بالا هرچند به لحاظ دستوری جملات درستی هستند، ولی به لحاظ کاربردی جملات قابل قبولی نیستند. قطعاً شما هم به محض دیدن این جملات، صورت آشنا و قابل قبول آن ها را در ذهنتان بازنویسی کرده اید. مترجم فرضی ما که چنین ترجمه هایی می نویسد تحت تأثیر دو موضوع قرار دارد: یکی متن اصلی و دیگری این حقیقت که در زبان فارسی هم اسم مصدر وجود دارد و چنین نیست که مترجم با پدیده ای کاملاً غیرفارسی روبه رو شده باشد. ولی حقیقت این است که اگرچه اسم مصدر در هر دو زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد، مثل بسیاری از مقولات دستوری دیگر از جمله جملات شرطی یا جملات مجهول، ولی این مقولات همه جا به جای هم به کار نمیروند، یعنی هر اسم مصدر انگلیسی در هر کجا که باشد لزوماً به اسم مصدر ترجمه نمیشود. ابتدا ببینیم زبان فارسی چه تعریف و کاربردی برای مصدر و اسم مصدر دارد و بعد از آن ببینیم مترجمان حرفه ای چگونه از قابلیت های زبان فارسی در ترجمه عبارات مصدری فاعل دار استفاده کرده اند.
اسم مصدر در زبان فارسی
در زبان فارسی اسم مصدر به کلمه ای گفته می شود که « بر مفهوم عمل دلالت می کند، بی آنکه بر مفهوم زمان و شخص دلالت داشته باشد » .این تأکید بر مفهوم عمل را در تعریف اسم مصدر در زبان انگلیسی نیز دیدیم. شاید به همین دلیل است که علی اشرف صادقی می گوید مصدر و اسم مصدر «رابطه نزدیک » ی با فعل دارند و «بسیاری از خصوصیات فعل در مصدر و اسم مصدر هم دیده می شود».
به گفته خویینی مهم ترین مباحث مربوط به اسم مصدر در کتب دستور زبان فارسی چهار بحث زیر است:
- اسم مصدر کلمهای است دارای معنی مصدر که ساختمان آن با ساختمان مصدر متفاوت است.
- اسم مصدر در زبان فارسی ساخت های متفاوتی دارد.
- در ساختمان برخی از اسم مصدرها، بن فعل به کار رفته است که بعضی از نویسندگان دستور این ساخت ها را اسم مصدر نامیده اند، مانند کلمه روش.
- در ساختمان برخی دیگر بن فعلی وجود ندارد، بلکه این ساخت ها از صفت یا اسم + وند ترکیب یافته اند که به آن حاصل مصدر می گویند، مانند کلمه بزرگی.
مصدر و اسم مصدر در فارسی، مانند انگلیسی ، می تواند مثل هر اسم دیگری «دارای مضاف الیه و صفت و کلیه وابسته های اسم باشند و در کلیه نقش هایی که سایر اسم ها دارند به کار روند». در اینجا بحث را به دو ساخت مفعول دار و فاعل دار محدود میکنیم.
الف: ساخت مفعول دار :بنا به طبقه بندی صادقی در فارسی مصدر و اسم مصدر لازم و متعدی داریم. مفعول اسم مصدر متعدی می تواند به سه صورت زیر بیاید:
الف) مضاف الیه: خوردنِ غذا، انجام کار
ب) بلافاصله قبل از آن با «را»یا بدون «را» قرار گیرد: گوسفند« را» کشتن
پ) به وسیله «را» وقتی که فاعل به صورت مضاف الیه بعد از مصدر یا اسم مصدر آمده باشد که در این مورد مفعول بعد از فاعل می آید. این کابرد البته در متون قدیمی دیده می شود: نگاه داشتن هر یک از ایشان اجامر و اوباش را.
ب :ساخت فاعل دار
فاعل اسم مصدر در فارسی به دو صورت می آید
الف: اگر مفعول رائی همراه مصدر یا اسم مصدر باشد، فاعل به صورت مضاف الیه به آن وابسته می شود: کشتنِ رستم سهراب را. این مورد کاربردی قدیمی دارد و در متن های امروزی چنین ساختی دیگر به کار نمی رود. اگر مصدر و اسم مصدر مفعول رائی نگیرد، مفعول با حرف اضافه می آید: دیدار پزشـک از مریض، رفتار حسن با برادر خود. این ساخت را در متون مختلف بسیار دیده ایم.
صادقی این نکته را گوشزد می کند «آوردن فاعل به تنهایی به صورت مضاف الیه نادرست است »چون ابهام ایجاد می کند. به این مثال توجه کنید:
«دیدن دیگران معتبر نیست، دیدن خود انسان مهم است.» در اینجا معلوم نیست منظور «دیگران را دیدن» است یا «دیگران بقیه را دیدن». در صورتی که اگر مصدر و اسم مصدر لازم باشند، به گفته ی صادقی فاعل «همیشه به صورت مضاف الیه می آید.»: مرگ حسن، پرواز پرندگان.
ب) وقتی مفعول به صورت مضاف الیه آمده باشد، فاعل با یک حرف اضافه نظیر از، به وسیله و غیره می آید: کشتار گوسفندان به دست قصاب .
از بحث بالا می توان چنین نتیجه گرفت که در زبان فارسی درصورتی که مصدر و اسم مصدر متعدی باشند، فاعل بیشتر با یک حرف اضافه به صورت مضاف الیه می آید و درصورتی که لازم باشند بی هیچ واسطهای به صورت مضاف الیه پس از مصدر و اسم مصدر قرار می گیرند. نتیجه دیگر این است که در فارسی از عبارات مصدری بلند پرهیز می شود چون اغلب باعث می شود بین فاعل و فعل جمله فاصله زیادی ایجاد کند و فهم جمله را سخت کند.
با توجه به مطالب گفته شده در قسمت بعد نگاهی می اندازیم به روش هایی که مترجمان حرفهای برای عبارت مصدری فاعل دار به کار گرفته اند.
مترجمان حرفه ای و اسم مصدر:
ابتدا ترجمه نجف دریابندری از کتاب فلسفه غرب نوشته برتراند راسل را بررسی می کنیم. شایان ذکر است که در این ترجمه ما تنها نمونه های فاعل دار اسم مصدر را جستجو کردیم اعم از این که اسم مصدر در مقام فاعل باشد یا مفعول یا متمم. فاعل این نمونه ها اغلب ضمیر ملکی هستند چون چنین ترکیب هایی کمتر در فارسی به کار می رود.
- It is used to say that Greeks were saved from a religion of the Orient type by their having no priesthood (Russell, 1947: 41).
معمولاً می گویند یونانیان بدان سبب از نوع شرقی دین ایمن ماندند که طبقه روحانی نداشتند.
تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدی ل عبارت اسم مصدری به جمله
- What I mean is that the virtues of the magnanimous man largely depend upon his having an exceptional social position (Russell, 1947: 199).
منظورم این است که فضائل انسان بزرگوار بیشتر به داشتن مقامی کم نظیر در جامعه وابسته اند. دریابندری .تبدیل اسم مص در به اسم مصدر و حذف فاعل به قرینه معنوی
- Even then, as soon as there exists a large class of rich men who are not noble, they have to be admitted to power for fear of their making a revolution (Russell, 1947: 213).
حتی در آن صورت نیز همین که طبقه وسیعی از ثروتمندان بی اصل پدید آمد باید آنان را در دولت ۱۳ شرکت داد تا مبادا دست به انقلاب بزنند (دریابندری، ۸۸: ۱۵۷٫) تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله
- The explanation of their not noticing it is that, like many other people they had two systems of ethics (Russell, 1947: 291).
توجیه اینکه چرا خود آنان متوجه این تناقض نشده اند این است که رواقیان نیز مانند بسیاری ازدیگران دارای دو دستگاه اخلاقی هستند دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله
- In later times, the first of these was most emphasized by Catholics, and the second by Protestants, but in St. Augustine both exist equally without his having any sense of disharmony (Russell, 1947: 366).
در زمان های متأخر کاتولیک ها برای قسمت اول و پروتستان ها برای قسمت دوم اهمیت بیشتری قائل شدند، ولی در آثار اگوستین قدیس هر دو قسمت برابرند، بی آنکه وی در این میانه احساس ناهماهنگی کنند دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله
- . … but none of his reasoning of the solstices, nor equinoxes, nor eclipses, nor whatever of this kind I had learned in books of secular philosophy was satisfactory to me (Russell, 1947: 368).
اما هیچ یک از این استدلالات وی درباره اعتدالات و انقلابات فصلی و خسوفات و کسوفات و این قبیل امور که من از مطالعه کتب دنیوی آموخته بودم در نظرم درست نیامد دریابندری، تبدیل اسم مصدر به اسم مصدر به همراه فاعل در مقام مضاف الیه
- … his being regarded as a martyr to Arian persecution- a view which began two or three hundred years after his death (Russell, 1947: 392).
مقداری از شهرت بوئیتوس در قرون وسطی از این جهت است که او را شهید دست آریوسیان می دانستند و این تصور در حدود دویست تا سیصد سال پس از مرگ او پدید آمد دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله
- But the priest was killed by the ceiling of his room’s falling on him (Russell, 1947:399).
اما آن کشیش در زیر آوار خانه خود کشته شد دریابندری، تبدیل اسم مصدر به اسم به همراه فاعل د ر نقش مضاف الیه
- The manner of his acquiring the papacy however was too scandalous to be passed over (Russell, 1947: 432).
اما طرز رسیدنش به مقام پاپی رسواتر از آن بود که فراموش گردد .دریابندری، اسم مصدر به اسم مصدر ترجمه شده و ساخت و نقش تغییر نکرده است. در اینجا مانند زبان نگلیسی فاعل به صورت ضمیر متصل ملکی آمده است.
- He was burnt, and his ashes were thrown into the Tiber, for fear of their being preserved as holy relics (Russell, 1947: 453).
او را سوزاندند و خاکسترش را در رودخانه تیبر ریختند تا مبادا مردم آن را به عنوان آثار مقدس نگه دارند .دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله همچنین در اینجا ساخت مجهول اسم مصدر به ساخت معلوم تبدیل شده است.
- His quarrel with the king of France became so bitter that the king sent a force to arrest him, with a view to his being deposed by a General Council (Russell, 1947: 503).
جدالش با پادشاه فرانسه به قدری شدید شد که پادشاه نیرویی برای دستگیرساختن او فرستاد و در نظر داشت که با فتوای یک شورای عمومی او را از مقام پاپی منعزل کند دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله . در اینجا نیز ساخت مجهول اسم مصدر به ساخت معلوم تبدیل شده است.
- Most philosophers since Descartes have attached importance to the theory of knowledge, and their doing so is largely due to him (Russell, 1947: 586).
اکثر فلاسفه پس از دکارت برای نظریه معرفت اهمیت قائل شده اند و سبب عمده این امر دکارت است .دریابندری، تبدیل اسم مصدر به عبارت اسمی و حذف فاعل به قرینه معنوی
- This at least suggests a way out of an apparent inconsistency in Locke, consisting in his sometimes representing the state of nature as one where everyone is virtuous and at other times discussing what may rightly be done in a state of nature to resist the aggressions of wicked men (Russell, 1947:651).
این نکته حداقل راهی برای احتراز از تناقض نظریه لاک نشان می دهد و آن تناقض این است که وی گاهی وضع طبیعی را حالتی نشان می دهد که در آن همه دارای تقوا و فضیلت هستند و گاهی از این بحث می کند که در وضع طبیعی چه عملی برای مقاومت در برابر تجاوز بدکاران می توان انجام داد که صحیح باشد. دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدر ی به جمله.
- Philonous maintains that, as regards sensible things, their reality consists in their being perceived; but he does not tell us what he means by perception (Russell, 1947: 680).
فیلونوس مدعی است که واقعیت اشیای محسوس همانا ادراک شدن آن هاست؛ اما نمی گوید که منظورش از ادراک چیست دریابندری، حفظ ساختار انگلیسی در زبان فارسی: به کار بردن مصدر مجهول به اضافه فاعل به شکل ضمیر.
- … and sees no objection to their suffering if it is necessary for the production of a great man (Russell, 1947:790).
و مانعی نمی بیند که برای پدیدآمدن یک مرد بزرگ اگر لازم باشد این مردم رنج بکشند .دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله
- We are not surprised at his saying that an image can be without being perceived
در شگفت نمی شویم که از زبان برگسون بشنویم که تصویر می تواند بدون مُدرَک واقع شدن وجودداشته باشد .دریابندری، تبدیل اسم مصدر به فعل؛ تبدیل عبارت اسم مصدری به جمله.
همانطور که در نمونه های بالا مشاهده می کنید دریابندری تمایل دارد ترکیبات و عبارات اسم مصدری را به جمله تبدیل کند و درواقع اسم مصدر را در مقام فعل بیاورد. از شانزده مورد در کل کتاب وی چهارده مورد را به جمله تبدیل کرده است. در ادامه به بررسی روش کار بهاءالدین خرمشاهی از جلد هشتم کتاب تاریخ فلسفه می پردازیم.
- … a use which was encouraged by his reading of Samuel Clarke and other writers (Copleston, 1994: 100).
مطالعه او در آثار سمیوئل کلارک و سایر پژوهندگان او را به چنین استفاده ای علاقه مند. ساخت (خرمشاهی)، حفظ ساخت اسم مصدر و آوردن فاعل به صورت مضاف الیه بعد از اسم مصدر
- And this theory, together with his defense of determinism led to his being described as a materialist (Copleston, 1994: 106).
این نظریه همراه با دفاعش از جبر، حاکی از ماتریالیست بودن او بود خرمشاهی، در این ترجمه مترجم معنی اسم مصدر در متن اصلی را در قالب اسم « حاکی »در فارسی آورده است هرچند که به لحاظ معنایی کمی از مقصود متن اصلی دور می شویم. وی در عوض ساخت اسم مصدر + فاعل را در« ماتریالیست بودن او» به کار برده است..
- For example a law determining the minimum age at which children can be sent to work removes an obstacle to their receiving education (Copleston, 1994: 177).
فی المثل قانونی که حداقل سن کار را برای کودکان تعیین می کند مانعی را که بر سر راه آموزش و پرورش شان هست برطرف می سازد .خرمشاهی، اسم مصدر به همراه فاعل آن به صورت اسم مصدر به همراه فاعل (ضمیر ملکی متصل) ترجمه شده است.
- … and the encouragement which he received resulted in his entering Johns Hopkins University in 1882 (Copleston, 1994:352).
و بر اثر تشویق وارد دانشگاه جانز هاپکینز شد ۱۸۸۲ هایی که از بابت این مقاله شنید در سال. خرمشاهی، تبدیل اسم مصدر به فعل
- And as much care should be devoted to their framing as is devoted to their framing of scientific hypotheses (Copleston, 1994: 371).
و تعیین حدود و ثغور آن ها باید با همان دقت و احتیاطی که در مورد فرضیه های علمی صورت می گیرد، انجام گیرد. خرمشاهی، اسم مصدر به همراه فاعل آن به صورت اسم مصدر به همراه فاعل (ضمیر) ترجمه شده است.
- Considerable importance is attached by Russell to his becoming acquainted with Giuseppe Peano at an international congress at Paris 1900 (Copleston, 1994: 428).
راسل برای آشناشدنش با کار جوزپه پئانو، یاضیدان ایتالیایی، در کنگره بین المللی در پاریس اهمیت بسیاری قائل است خرمشاهی، تبدیل اسم مصدر به مصدر به همراه فاعل به صورت ضمیر ملکی.
- Russell’s insistence on studying language in the context of human life is doubtless largely responsible for his introducing a number of perhaps somewhat confusing psychological considerations (Copleston, 1994: 464).
اصرار راسل در مطالعه زبان، در زمینه حیات بشری، بی شک عمدتاً باعث این است که تعدادی از ملاحظات روانشناختی که شاید تا حدی اختلال انگیزند به میان کشیده شود خرمشاهی، تبدیل اسم مصدر به فعل.
- The analytic philosophers might, of course, reply that it is simply a question of their being prepared to give the metaphysician a hearing instead of barring the way in advance to all dialogue and mutual understanding (Copleston, 1994: 509).
البته ممکن است فیلسوفان تحلیلی پاسخ دهند که آنچه مطرح است مسئله آمادگی آن هاست برای گوش فرادادن به سخنان متافیزیسن به جای آنکه پیشاپیش راه گفت وگو و تفاهم متقابل را ببندند. خرمشاهی، اسم مصدر به همراه فاعل آن به صورت اسم مص در به همراه فاعل (ضمیر ) ترجمه شده است.
- We all have a practical belief in the objective existence of external objects independently of their being perceived by us (Copleston, 1994: 511).
همه ما اعتقاد عملی داریم به اینکه اعیان خارجی، مستقل از اینکه به درک ما درآیند، وجود عینی. خرمشاهی، در اینجا ساخت مجهول اسم مصدر در انگلیسی به ساخت معلوم اسم مصدر در فارسی تبدیل شده اما همچنان ساخت اسم مصدر+ فاعل را در فارسی داریم..
همان طور که در ترجمه های خرمشاهی دیدیم، ایشان گرایش به حفظ ساختار مبدأ دارند و بنابراین در شش مورد از کل موارد یافت شده اسم مصدر را به همان اسم مصدر در فارسی ترجمه کرده و فاعل را به صورت ضمیر یا متصل یا به حالت مضاف الیه آورده اند. تبدیل اسم مصدر به فعل هم که پیش از این در ترجمه دریابندری زیاد به کار رفته بود در اینجا هم در دو مورد به کار رفته است.
